چکیده
زمینه. اختلال سلوک یکی از اختلالات شایع در دوره نوجوانی است که تحت تأثیر سبکهای تربیتی خانواده قرار دارد. این اختلال اغلب با نقص در تنظیم هیجان، که مهارتی کلیدی در مدیریت استرس و مشکلات روانی است، همراه میشود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کارکرد تحولی خانواده و تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک و همتایان بهنجار انجام شد.
روش کار. این مطالعه مقطعی با رویکرد توصیفی-تحلیلی در سال 1402 در شهر تبریز اجرا گردید. جامعه آماری شامل نوجوانان 15 تا 18 ساله مشغول به تحصیل در مدارس این شهر بود که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. در مجموع، 375 نفر از دانشآموزان به نسخه نوجوان پرسشنامه خودسنجی آخنباخ پاسخ دادند. سپس 30 نفر از آنان که معیارهای اختلال سلوک را داشتند بهعنوان گروه مبتلا، و 30 نفر دیگر بهعنوان گروه بهنجار انتخاب شدند. پرسشنامههای کارکرد تحولی خانواده و تنظیم شناختی هیجان نیز توسط این دو گروه تکمیل گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها. نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک، در اغلب ابعاد کارکرد تحولی خانواده نظیر توجه و تنظیم، صمیمیت، حل مسئله اجتماعی و انضباط، میانگین نمرات پایینتری داشتند. همچنین، این گروه بیشتر از راهبردهای منفی تنظیم هیجان مانند نشخوار ذهنی و خود سرزنشگری استفاده کرده و در بهکارگیری راهبردهای مثبت همچون ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه، عملکرد ضعیفتری داشتند. نتایج آزمونهای معناداری (مانوآ) نشاندهنده تفاوتهای معنادار در بیشتر خرده مقیاسهای کارکرد تحولی خانواده و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بین دو گروه بود (0/001>P).
نتیجهگیری. اختلال سلوک با کاهش توانمندیهای تحولی خانواده و ضعف در تنظیم هیجان در نوجوانان همراه است. بهبود عملکرد خانواده و ارتقا راهبردهای مؤثر تنظیم شناختی هیجان میتواند در کاهش نشانههای این اختلال نقش مؤثری ایفا کند.
پیامدهایعملی. یافتههای این پژوهش ضرورت طراحی مداخلات روانشناختی با هدف تقویت مهارتهای تنظیم هیجان و بهبود کارکرد خانواده در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک را برجسته میسازد؛ امری که میتواند به کاهش علایم این اختلال منجر شود.