چکیده
زمینه. این پژوهش بررسی اثربخشی مدل خودخاموشی در کاهش افسردگی و افزایش خودابرازی زنان افسرده است. مدل خودخاموشی متاثر از نظریههای شناختی و دلبستگی گشتالت بوده و نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در جلوگیری از بیان خواستها، نظرات و امیال زنان - که در نهایت منجر به افسردگی میگردد - مطرح شده است.
روش کار. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد و با جایگزینی تصادفی بود. با بررسی آثار و پروتکلهای درمانی و راهنمایی نظریهپردازان این مدل و همکارانشان، برنامههای مداخلاتی مبتنی بر آن تهیه شد. نمونه شامل سی زن 20 الی 40 ساله با تحصیلات کارشناسی و بالاتر شاغل در آموزش و پرورش بود که بر اساس پرسشنامه بک و انجام مصاحبه، علایم افسردگی داشتند. پژوهش شامل دو گروه خودخاموشی و گروه کنترل بود که همه افراد دو گروه پرسشنامه خودابرازی و پرسشنامه بک را به صورت پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. در فاصله بین اجرای پیشآزمون و پسآزمون، فقط شرکت کنندگان گروه آزمایش، برنامه مداخلهای را دریافت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. در نهایت نمرات حاصل از اجرای پیشآزمون و پسآزمون با روش تحلیل کوواریانس و پس از بررسی پیش فرضها و تحقق آنها و با استفاده از نرمافزار SPSS بررسی شد.
یافتهها. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که مداخله مبتنی بر خودخاموشی در کاهش افسردگی گروه آزمایش موثر است. همچنین این روش مداخلهای، خودابرازی را در گروه آزمایش افزایش داد. در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری. با توجه به یافتهها، استفاده از مدل خودخاموشی میتواند روش کارآمدی در کاهش نشانههای افسردگی زنان باشد و توانایی خودابرازی را در آنها بالا میبرد.
پیامدهای عملی. از نتایج حاصل چنین استنباط میشود که رواندرمانگران میتوانند از مدل خودخاموشی به عنوان یکی از روشهای موثر برای کاهش نشانه های افسردگی استفاده کنند.