بينا افتخارسادات
1، آرش بابائي
1*، محمد شميا
2، يعقوب سالک زماني
1، مينا پوررضا
31 مركز تحقيقات طب فيزيكي و توانبخشي، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي تبريز، تبريز، ايران
2 گروه جراحي مغز و اعصاب، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي تبريز، تبريز، ايران
3 متخصص طب فيزيكي و توانبخشي، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي تبريز، تبريز، ايران
چکیده
زمينه و اهداف: تاثير برنامه هاي بازتواني پس از عمل فتق ديسک کمري هنوز مشخص نشده است و زمان مناسب جهت آغاز درمان هنوز مورد بحث مي باشد. هدف از اين مطالعه، ارزيابي بازتواني زودهنگام پس از جراحي ديسک کمري است. مواد و روش ها: در اين کارآزمايي باليني 60 بيمار کانديد عمل جراحي بعلت فتق ديسک کمري بطور تصادفي به دو گروه 30 نفري تقسيم شدند: گروه الف که در آنها اقدامات توانبخشي طي 24 ساعت اول پس از عمل در مدت بستري آغاز شد؛ و گروه ب که درمان هاي توانبخشي در مدت بستري دريافت نکردند. تمامي بيماران بمدت سه ماه پس از عمل پيگيري شدند. شدت درد (براساس VAS)، وضعيت عملکردي (براساس شاخصModified Oswestry)، نتايج معاينات فيزيکي، کيفيت زندگي (با استفاده از پرسشنامه کيفيت زندگي SF-36) و بازگشت به کار قبلي تعيين و بين 26 بيمار در گروه الف و 29 بيمار در گروه ب مقايسه شد. يافته ها: دو گروه از نظر سن، جنس، شغل و وضعيت فيزيکي قبل از عمل همسان بودند. تغييرات درد، نتايج معاينات فيزيکي ، بازگشت به کارو امتياز عملکردي در انتهاي زمان پيگيري در دو گروه تفاوت معني دار آماري نداشت. در مقايسه کيفيت زندگي، تنهامحدوديت در نقش بيمار بعلت مشکلات احساسي بطور معني داري در گروه الف کمتر بود. نتيجه گيري: براساس نتايج فعلي، دو گروه با و بدون توانبخشي زودرس پس از عمل جراحي ديسک کمر در پيگيري ميان مدت تفاوتي چشمگيري نداشتند. بنابراين توانبخشي زودهنگام تاثير اضافي در بهبودي اين دسته از بيماران ندارد.
کلید واژه ها: جابه جا شدن دیسک بین مهره ای, توانبخشی, پیش آگاهی