چکیده
زمینه واهداف: اكثر جراحي هاي گوش مياني توسط ميكروسكوپ انجام مي¬گيرد كه در آن عاري بودن فيلد عمل از خون نقش تعيين كننده اي در ديد جراح و در نتيجه كيفيت جراحي دارد. روش¬هاي مختلفي براي كاهش فشار¬خون سيستميك با هدف نيل به منظور فوق وجود دارد. دو مورد از بهترين روش¬ها شامل بيهوشي کامل وریدی (TIVA) با تركيب پروپوفول و رمي فنتانيل و روش بيهوشي استنشاقي با ايزوفلوران مي باشد. اين مطالعه تغیيرات همو¬ديناميك ناشي از اين دو روش را در جراحي هاي گوش مياني با هم مقايسه كرده است.
مواد و روش¬ها: در اين مطالعه 60 نفر بزرگسال با وضعیت فیزیکی كلاس I,II (انجمن بیهوشی آمریکا) كه قبلا كانديد جراحي گوش مياني شده اند، انتخاب شده و در دو گروه 1 (روش استنشاقي) و گروه 2 (روش کامل وریدی) براي جراحی فوق بيهوش مي¬شدند، سپس از نظر تغييرات هموديناميك حين عمل در عمق بيهوشي برابر با هم مقايسه مي¬شدند. نوع مطالعه، كار¬آزمائي باليني تصادفي –يك سويه كور-مي باشد.
یافته ها: دو گروه از نظر سن و جنس همسان بودند. تغییرات فشار متوسط شریانی٬ میزان رضایت جراح از خونریزی محل عمل٬ میانگین اندکس بیسپکتورال و میانگین اشباع اکسیژن شریانی طی زمان مطالعه بین دو گروه تفاوت معنی دار آماری نداشت. میانگین ضربان قلب بعد از انتوباسیون و نیز در طی عمل جراحی به طور معنی¬داری در گروه 1 بیشتر از گروه 2 بود.
نتیجه¬گیری: با حفظ اندکس بیسپکتورال در محدوده 5±45 طی جراحی های گوش میانی میزان افت فشارمتوسط شریانی و میزان رضایت جراح در دو روش بیهوشی استنشاقی (با ایزوفلوران) و روش بیهوشی کامل وریدی (با پروپوفول و رمی فنتانیل) تفاوت معنی داری با هم ندارد ولی میزان افت ضربان قلب در روش بیهوشی کامل وریدی به طور معنی¬داری بیشتر از روش استنشاقی است.