چکیده
زمينه و اهداف: يکي از موضوعاتي که امروزه ذهن محققان را در حيطه روانشناسي سلامت به خود مشغول کرده است رابطه بين عوامل روانشناختي و ابتلا به بيماري کرونري قلب است. در اين راستا پژوهش حاضر به بررسي رابطه سيستم هاي مغزي- رفتاري و ابعاد شخصيت با بيماري کرونري قلب مي پردازد تا فهم ما را از مکانيزم هاي زير بنايي نوروفيزيولوژيک اين عوامل افزايش دهد.
روش بررسي: در اين پژوهش که از نوع پس رويدادي است، 124 داوطلب شامل دو گروه بيمار(62n=) و غير بيمار (62n=) در بيمارستان امام رضا (ع) شهر تبريز با تکميل پرسشنامه شخصيتي آيزنک و مقياس سيستم هاي بازداري/ فعال سازي رفتاري کارور و وايت در مطالعه شرکت کردند. فرضيه هاي پژوهش به کمک آزمون ضريب همبستگي پيرسون و تحليل واريانس چندگانه (مانوا) تحليل گرديد.
يافته ها: بين سيستم فعال ساز رفتاري و بعد شخصيتي برون گرايي، رابطه همبستگي مثبت معني دار و بين اين سيستم با بعد شخصيتي روان آزرده گرايي رابطه منفي معني دار وجود داشت (01/0 P<). بين سيستم بازداري رفتاري و بعد شخصيتي برون گرايي، رابطه همبستگي منفي معني دار و بين اين سيستم با بعد شخصيتي روان آزرده گرايي رابطه مثبت معني دار مشاهده شد (01/0 P<). همچنين يافته ها نشان داد که بيماران مبتلا به اختلال کرونري قلب در مقايسه با گروه غير بيمار، از روان آزرده گرايي بيشتر و برون گرايي کمتر برخوردار بودند (01/0 P<). بين بيماران قلبي و افراد غير بيمار در سيستم بازداري رفتاري نيز تفاوت معني دار وجود داشت (01/0 P<) و اين سيستم در افراد بيمار نسبت به افراد سالم فعال تر بود. در مطالعه حاضر نشان داده شد که جنسيت به تنهايي ارتباط معني دار با هيچ يک از خرده مقياس هاي سيستم هاي مغزي- رفتاري و ابعاد شخصيت ندارد.
نتيجه گيري: در مجموع، يافته هاي پژوهش نشانگر اهميت رابطه عوامل روانشناختي با بيماري کرونري قلب است.