چکیده
زمينه واهداف: اغلب پژوهشهاي قبلی نشان دادهاند که بين رفتاردرماني شناختي و مواجهه سازي و جلوگيري از پاسخ درکاهش علائم وسواسي-اجباري تفاوت معني دار وجود ندارد.هدف از اين پژوهش، بررسي ميزان اثر بخشي رفتاردرماني شناختي و مواجهه سازي و جلوگيري از پاسخ در بيماران وسواسي-اجباري است.
روش بررسي : در اين مطالعه آينده نگر، 46 نفر بيمار وسواسي- اجباري به صورت جايگزيني تصادفي در سه گروه رفتاردرماني شناختي، مواجهه سازي و جلوگيري از پاسخ و ليست انتظارجاي داده شدند. آزمودنيهاي سه گروه از نظر متغيرهايي چون سن، جنس، سطح تحصيلات و وضيعت تاهل همتاسازي شده بودند. براي گردآوري اطلاعات از پرسشنامههاي وسواسي-اجباري مادزلي، افسردگي بک واضطراب بک استفاده شد. نمرههاي به دست آمده از ارزيابها در سه مرحله ( پيش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد از پس آزمون ) به کمک آزمونهاي آماري تحليل واريانس چند متغيره يک طرفه و آزمون تعقيبي توکي مورد تجزيه وتحليل قرار گرفتند.
يافتهها : نتايج نشان داد که درکاهش علايم وسواسي بيماران وسواسي-اجباري ، رفتاردرماني شناختي و مواجهه سازي وجلوگيري از پاسخ تفاوت معني داري با گروه کنترل در کوتاه مدت وبلند مدت دارند(01/0>(P. اما اين تفاوت دربين رفتاردرماني شناختي و مواجهه سازي وجلوگيري از پاسخ معنيدار نميباشد.
نتيجه گيري: بر اساس نتايج اين پژوهش ميتوان گفت که در کاهش علائم وسواسي، بين رفتاردرماني شناختي و مواجهه سازي و جلوگيري از پاسخ تفاوت معني داري وجود ندارد.