چکیده
زمينه و اهداف: نتايج پژوهشها نشان مي دهد که خودکشي درگروههاي جمعيتي مهاجرين، به تبع پيامدهاي اجتماعي و بهداشتي مهاجرت، نمود بارزي پيدا کرده است. اين پژوهش به عنوان بخشي از يک پروژه تحقيقي کلان در مورد خودکشي، که نشان داده است تعداد افراد اقدام کننده به خودکشي در ميان گروههاي جمعيت مهاجر بيشتر است، به صورت يک تحقيق کيفي سبب شناختي طراحي و اجرا شد.
روش بررسي: جامعه مورد بررسي گروههايي از مهاجرين هستند که يا مستقيماً خودکشي را تجربه کرده يا با آن در ارتباط بوده اند. داده هاي پژوهش از تعداد 34 نفر نمونه با استفاده از تکنيک مصاحبه نيمه ساختار يافته جمع آوري شده و سپس داده ها مطابق تجزيه و تحليل روش نظريه زمينه اي استرائوس و کوربين(1998) کدگذاري و دسته بندي شدند.نهايتا ًيافتهها با نتايج تحقيقات پيشين، پيرامون موضوع تحقيق، مقايسه و تحليل شدند.
يافته ها: يافته هاي تحقيق در دو عنوان كلي و 6 طبقه موضوعي تبيين شدند: فقر، بيکاري و مشاغل کاذب؛ شاخصهاي بهداشت و سلامت اجتماعي، فردي و محيطي نازل؛ و سکونت در محلات پرخطر تحت عنوان کلي مسائل و معضلات ساختاري حاشيه نشيني مهاجران دسته بندي شدند. تقابلات بين نسلي، پيامدهاي ناگوار فرهنگ مردسالاري اقتدارگرايانه بر سلامت جسمي و روحي زنان، و تضاد هنجاري ميان انتظارات خانوادههاي سنتي گسترده وخانواده هاي هسته اي تحت عنوان کلي تضادهاي دوگانه در حيات مهاجرين طبقه بندي و بيان شدند.
بحث و نتيجه گيري : با وجود اينکه يافته هاي اين بررسي دو گروه عمده از فاکتورهاي علي و زمينه ساز خودکشي را در بين مهاجران مشخص نمود، اما مقوله اصلي تحقيق بيانگر آنست که خودکشي پديده اي است که در مجموعه اي از عوامل متعامل در هم تنيده قابل تبيين است و اين امر مورد توافق بسياري از نتايج تحقيقات ارزشمند انجام يافته است.