چکیده
زمینه: نقش خطر متابولیک و سایر عوامل جمعیت شناختی بر چگونگی سازگاری فشار میانگین سرخرگی با تمرینات ورزشی تجویز شده از سوی مراجع معتبر درمانی موضوع جدیدی است که مطالعه نوع پاسخ دهی فشارخون افراد در سازگاری با تمرین و بی تمرینی را ضروری کرده است.
روش کار: تعداد 89 مرد داوطلب دارای فشارخون خفیف به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته در برنامه تمرین هوازی (3 جلسه در هفته به مدت 40 دقیقه و با شدت 60 تا 70 درصد از MHR) شرکت کردند و در ادامه دو هفته بی تمرینی تجربه شد. داده¬ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کاپا، تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و رگرسیون مرحله¬ای تحلیل شدند.
يافته ها: پس از هشت هفته تمرین و همچنین به دنبال بی¬تمرینی، برخی آزمودنی¬ها کاهش فشار میانگین سرخرگی، برخی عدم تغییر و برخی دیگر حتی افزایش آن را تجربه کردند (05/0>P). مقدار تمام شاخص¬های خطر متابولیک در طی هر دو مرحله تمرین و بی تمرینی تغییر یافت، ولی تغییر امتیاز z کلی خطر متابولیک (Zmets) فقط در آزمودنی¬های کاهش فشار¬خون معنی دار بود (05/0>P). مقدار اولیه فشار میانگین سرخرگی، سن، شاخص توده بدن، LDL و HDL پلاسما به عنوان مهم¬ترین پیش-بینی کننده¬های تغییرات فشار میانگین سرخرگی در سازگاری با تمرین شناسایی شدند (05/0>P، 76/0=R2).
نتیجه¬گیری: تمام شاخص¬های خطر متابولیک در پیش بینی نوع پاسخ دهی فشارخون به تمرین اهمیت دارند، ولی در افراد دارای خطر متابولیک بالاتر، مشارکت در تمرین هوازی احتمالا خطری از لحاظ افزایش غیرمتعارف فشارخون ندارد. با¬این¬حال، به دلیل کمبود شواهد نیاز به تحقیقات بیشتر باقی است.