ماندانا رفیعی
1، هادی کیانور
1، ربابه قرقره چی
1*، مرتضی بنیادی
1، امیرطاهر افتخار السادات
2، شاه صنم غیبی
3، مینا امامی پور
41 مرکزتحقیقات سلامت کودکان، گروه کودکان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران
2 گروه پاتولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران
3 گروه کودکان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه،ایران
4 گروه بیماری های داخلی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران
چکیده
زمینه و اهداف: بيماري سلياك يك اختلال اتوايميون با زمينه ژنتيك ميباشد. اطلاعات كمي در مورد فراواني ژنهاي مربوط به HLA در زمينه بيماري سلياك در كودكان شمال غرب كشور ايران در دسترس ميباشد و هدف از مطالعه بررسي ارزش تشخیصی آللهاي HLADQ2 و HLADQ8 درکودکان مبتلا به سلياك ميباشد. مواد و روشها: بررسی فراواني آللهاي HLA-DQ2 و8 –DQ در 56 کودک که با علایم گوارشی از قبیل درد شکم، نارسائی رشد، اسهال، استفراغ، یبوست و ... به درمانگاه های گوارش و غدد بیمارستان کودکان مراجعه کرده بودند انجام شد. از این تعداد 26 كودك مبتلا به سلياك بر اساس علائم بالینی و سرولوژی وكرايترياهاي سيستم امتيازدهي ESPGHAN، با 30 كودك که از نظر بیماری سلیاک منفی بودند مقایسه شد. يافتهها: HLA-DQ2 در 3/92 درصد بيماران سلياكي و 20 درصد گروه كنترل مشاهده شد (001/0P) و HLA-DQ8 در 53/11 درصد بيماران سلياكي و 66/6 درصد گروه كنترل مشاهده شد (59/0=P). در اغلب افراد با HLADQ2 منفي،HLA-DQ8 مثبت بود. در این بررسی حساسیت HLA-DQ2 در تشخیص بیماری سلیاک 92 درصد و اختصاصیت آن 80 درصد، حساسیت HLA-DQ8 11 درصد و اختصاصیت آن 97 درصد محاسبه گردید. نتيجهگيري: با توجه به يافتههاي مطالعه ميتوان گفت كه در جمعيت كودكان مبتلا به سلياك در شمال غرب كشور ايران، HLA-DQ2 ارتباط واضح و قوي با بيماري سلياك دارد و لی این مسئله در مورد HLA-DQ8 صادق نيست و نهايتاً استفاده از HLA تايپينگ به عنوان يك فاكتور مستعد کننده در ابتلا به بيماري سلياك علاوه بر علائم بالینی وسرولوژی قابل طرح ميباشد.
کلید واژه ها: بیماری سلیاک, HLADQ2, HLADQ8, کودک, اختلال رشد