چکیده
زمينه و اهداف: لپتين هورمون پپتيدي مترشحه از بافت چربي است. اين هورمون به صورت عامل سيري برروي هيپوتالاموس اثر مي كند و سلسله اعصاب مركزي را از حجم ذخاير چربي بدن مطلع ميسازد. انسولين و لپتين نقش مهمي در كنترل وزن بدن دارند. در اين مطالعه اثر انسولين روي سطح پلاسمايي لپتين بررسي شده است.
روش بررسي: پانزده موش نر نژاد «اسپراگ دولي» پس از تزريق داخل صفاقي /kg50 استرپتوزوتوسين(STZ) به ميزانmg/kg50 دچار بيماري ديابت شدند.سپس اين موشها به سه گروه پنج تايي تقسيم شدند: الف- گروه درمان نشده با انسولين،ب- گروه درمان شده با انسولين با دوز u/kg/day10، ج- گروه درمان شده با انسولين با دوز u/kg/day20. يك نمونه خون قبل از تزريق استرپتوزوتوسين و سه نمونه خون بعد از آن به طور يك روز در ميان، از گوشه چشم موشها گرفته شد.
يافته ها: تجزيه و تحليل يافته ها نشان داد كه 1) در نمونه هاي قبل از تزريق استرپتوزوتوسين بين گروهها، درميانگين سطوح لپتين، انسولين و گلوكز پلاسما اختلاف معني داري وجود نداشت، 2) در نمونه هاي بعد از تزريق استرپتوزوتوسين در موشهاي ديابتيك درمان نشده در مقايسه با موشهاي درمان شده، لپتين و انسولين پلاسما به طور معني داري) 05/0( p< پايين تر ولي گلوكز بالاتر بود) 05/0( p<، 3) انسولين درماني از لحاظ زماني در مدتي كمتر از دو ساعت باعث تحريك ترشح لپتين در موشهاي ديابتيك شد، 4) سطح لپتين پلاسما در موشهاي درمان شده با انسولين با دوزu/kg/day20 به طور معني داري بالاتراز موشهاي درمان شده با انسولين با دوزu/kg/day 10 بود، در حالي كه گلوكز به طور معني داري پايين تر بود) 05/0( p<.
نتيجه گيري: براساس اين مطالعه انسولين به عنوان يكي از عوامل ضروري مطرح مي شود. اين ماده با انتقال گلوكز به داخل سلولهاي چربي نقش سيگنال داخل سلولي را ايفا مي كند و موجب تحريك ترشح لپتين از سلولهاي چربي موشهاي ديابتيك ميشود. همچنين مدت زمان لازم براي شروع اثر تحريكي انسولين روي ترشح لپتين در موشهاي ديابتيك كمتر از دو ساعت بود.