چکیده
زمينه واهداف : شيوع بيماريهاي طبي در بيماران روانپزشكي بيشتر از جمعيت عمومي است و عامل مهمي در بيماريزايي و مرگ و مير در اين گروه از بيماران به شمار مي رود. اين مطالعه با هدف بررسي توافق دستياران روانپزشكي در تشخيص اولية مشكلات جسمي در بيماران روانپزشكي طراحي و اجرا شده است.
روش بررسي: يكصدو هفده بيمار در جلسات گزارش صبحگاهي بيمارستان روانپزشكي «رازي تبريز» مورد مصاحبه قرار گرفتند. دستياران حاضر در جلسات به طور جداگانه اين بيماران را ارزيابي كردند. تشخيص هاي احتمالي اوليه توسط پرسشنامه جمعآوري شد. ميزان متوسط توافق بين دستياران با استفاده از ضرايب توافق بين طبقه اي و تأثير عوامل مربوط به بيمار، عوامل مربوط به دستيار و تأثير ارزيابي دستياران از وضعيت رواني بيمار بر توافق نهايي در تشخيص بيماريهاي طبي با تحليل واريانس مورد سنجش قرار گرفت.
يافته ها: توافق دستياران در مورد تشخيص بيماريهاي طبي در بيماران روانپزشكي در حد متوسـط (42/0 = ICC) بود. توافق در دستياران سال دوم و سوم بسيار پايينتر از دستياران سال اول بود. اين توافق در دستياراني كه به زبان آذري تسلط داشتند بيشتر از دستياران فارسي زبان بود. دستياران زن در ارزيابي اين مشكلات نسبت به دستياران مرد توافق بيشتري داشتند. عوامل جمعيت شناختي مربوط به بيمار توجيه كنندة تفاوت دستياران در زمينه تشخيص نبود و از ميان ارزيابي هاي مربوط به وضعيت رواني تنها ارزيابي «ظاهر كلي» و «نگرش» قادر به توجيه قسمتي از تفاوت بين دستياران بود.
نتيجه گيري: تشخيص گذاري بيماران روانپزشكي در محور III طبقه بندي DSM-IV توسط دستياران روانپزشكي پايايي كافي ندارد و اين امر توجه بيشتر نظام آموزشي براي ايجاد انگيزش در دستياران براي پرداختن به مشكلات جسمي بيماران روانپزشکي را ايجاب ميكند.