چکیده
زمينه واهداف: تومورهاي ژرم سل تخمدان، دو سوم تومورهاي تخمدان در دو دهه اول زندگي را تشكيل مي دهند. علايم باليني تومور، ايجاد بزرگي شكم، وجود توده لگني يا شكمي، درد و اختلالات قاعدگي است. درمان بيماري، جراحي وحذف تومور و در موارد لزوم، شيمي درماني است. خوشبختانه با درمان هاي جديد علاوه بر اينكه بدخيمي بطور قابل توجهي علاج مي يابد، باروري بيماران هم حفظ مي شود. هدف از اين مطالعه بررسي ده ساله تومورهاي بدخيم ژرم سل تخمدان كودكان و نوجوانان در بيمارستانهاي قائم (عج) و اميد مشهد است.
روش بررسي: اين مطالعه بصورت توصيفي در 28 كودك و نوجوان با تومور بدخيم ژرم سل تخمدان دربيمارستانهاي قائم (عج) و اميد مشهد طي سالهاي
80-1370 صورت گرفت.
يافته ها: بيست و هشت كودك و نوجوان با تومور بدخيم ژرم سل تخمدان مورد مطالعه قرارگرفتند. شايعترين علائم بيماران عبارت بودند از: توده شكمي و درد. سن متوسط بيماران 75/12سال بود. درصد تومورهاي بدخيم ژرم سل عبارت بودند از: ديس ژرمينوم3/39% ، تراتوم نارس4/21%، كارسينوم امبريونال 89/17%، توموركيسه زرده7/14% ، كوريوكارسينوم 5/3%وتومورهاي مخلوط1 3/3% . اندازه گيري تومورماركرهاي آلفافتوپروتئين در3/64% بيماران و هورمون گونادوتروپين جفتي در1/57% موارد انجام شده بود كه در همه موارد تومورهاي كوريوكارسينوم هورمون گونادوتروپين مثبت و در تومورهاي كيسه زرده آلفافتوپروتئين مثبت بود. محل تومور در 4/64% درطرف راست بود. درمان بيماران بصورت جراحي و برداشتن يك تخمدان در 9/67 % بيماران و يا حذف كيست تخمدان (سيستكتومي) در1/7% موارد بود. شيمي درماني كمكي با رژيم (بلئومايسين – اتوپوسايد + سيس پلاتين ) در 78/35% و (سيس پلاتين- وينكريستين- بلئومايسين ) در 35% و (وينكريستين –اكتينومايسين – سيكلوفسفامايد) در 7/10% موارد و بطور متوسط14/4 دوره انجام شده بود. ميزان بقاء بيماران بطور متوسط 6/23 ماه بود. حداكثر زمان پيگيري88 ماه بود. در مواردي كه بيماران بعد از پايان پي گيري پنج ساله حامله شده بودند، ناهنجاري مادرزادي در هيچكدام از نوزادان آنان ديده نشد.
نتيجه گيري: با توجه به بدخيم بودن تومورهاي ژرم سل پيش آگهي اين بيماران خوب است