چکیده
زمينه و اهداف: تحقيقات نشان دادهاند که تفاوت هاي فردي در حساسيت سيستم هاي فعال¬ساز و بازدارنده رفتاري با عاطفه مثبت و منفي در ناقرينگي نواحي مغزي رابطه وجود دارد. هدف از اين مطالعه بررسي اثر متفاوت اين دو سيستم بر روي الگوي فعاليت مغزي در پاسخ به محرکهاي خنثي، مثبت و منفي مي¬باشد.
مواد و روشها: اين پژوهش از نوع پژوهشهای شبه تجربي با اندازهگيري¬هاي مکرر می¬باشد. امواج مغزی 36 دانشجوي کارشناسی (18 نفر با حساسيت بالاي BAS و 18 نفر با حساسيت بالاي BIS) در طول تماشاي تصاوير عاطفي ثبت شد. امواج عاري از آرتيفکت از حوزه زمان به حوزه فرکانس تبديل شد. سپس ميانگين توان مطلق باند آلفا در نواحي پيشاني و پس¬سري براي هر آزمودني محاسبه شد.
يافتهها: نتايج نشان دادند که افراد با حساسيت بالاي BAS در پاسخ به محرک هاي خنثي افزايش فعاليت را در ناحيه پيشاني و خلفي چپ نشان دادند. اما هيچ تفاوت معني¬داري در مورد گروه BIS در اين موقعيت بدست نيامد. در شرايط القاي خلق مثبت افراد با حساسيت بالاي BAS افزايش فعاليت را در ناحيه پيشاني چپ و در شرايط القاي خلق منفي افراد با حساسيت بالاي BIS افزايش فعاليت را در ناحيه پيشاني راست نشان دادند. اما اثرات پيش¬بيني شده براي اين دو گروه با ناقرينگي نواحي خلفي معنيدار نبود.
نتيجه گيري: اين يافتهها با اين فرضيه که ناقرينگي نواحي پيشاني با عاطفه مثبت و منفي رابطه دارد، هماهنگ است و نه با ناقرينگي در ناحيه خلفي.