چکیده
زمينه واهداف: توانمندي روانشناختي براساس ادراکات نيروي انساني نسبت به نقش خود در سازمان تعريف ميشود و عبارت است از چهار بعد شايستگي، موثربودن، معني داري شغل و اعتماد. هدف از اين مطالعه برآورد ميزان توانمندي روانشناختي مديران بر اساس سه عامل موثر در دانشگاه علوم پزشکي تبريز مي باشد.
روش بررسي: تحقيق حاضر ترکيبي از مطالعه توصيفي و همبستگي مي باشد. کل جامعه پژوهش، 55 نفر از مديران مياني دانشگاه علوم پزشکي درسال87-86 بودند که در اين مطالعه قرار گرفتند. براي جمع آوري داده ها از دو پرسشنامه توانمند سازي روانشناختي و ساز و کارهاي توانمند سازي در قالب يک پرسشنامه استفاده شد.
يافته ها: ميانگين وضعيت شرايط سازماني75/58، راهبردهاي مديريتي94/65 و منابع خود کارآمدي 52/65 در حد قابل قبول بود. ميانگين توانمندي روانشناختي 29/77، احساس معني داري 76/86 ، احساس شايستگي15/75، احساس موثر بودن 16/76 درحد قوي ولي احساس اعتماد 11/ 71 در حد نسبتا قوي بود. شرايط سازماني و راهبردهاي مديريتي و منابع خود کارآمدي با توانمندي روانشناختي ارتباط مثبت و معني داري داشتند (P=0/001). همچنين همبستگي عامل خود کار آمدي با توانمندي روانشناختي نسبت به عوامل ديگر بيشتر بود. راهبردهاي مديريتي با منابع خود کارآمدي و شرايط سازماني، منابع خودکارآمدي با شرايط سازماني ارتباط مثبت و معني داري داشتند.
نتيجه گيري: شرايط سازماني وراهبردهاي مديريتي ومنابع خود کارآمدي نه تنها با توانمندي روانشناختي بلکه بين همديگر نيز ارتباط مثبت و معني داري دارند.