چکیده
زمينه و اهداف: عفونتهاي زودرس و ديررس در نوزادان از علل شايع مرگ و مير و ناتواني مي باشد. اين عفونتها عوامل سببي گوناگونی داشته و ميزان مرگ و مير آنها نيز متغير است. هدف از بررسي حاضر، تعيين عوامل باكتريال مولد عفونت نوزادان و بررسي ميزان حساسيت آنها به آنتي بيوتيكهاي رايج مصرفي مي باشد.
روش بررسي: طي سالهاي 1383-1382، از 198 نوزاد مشكوك به عفونت اوليه در بيمارستانهاي منطقه غرب مازندران نمونه خون تهيه و مورد كشت ميكروبي قرار گرفت. سويه هاي باكتريال جدا شده به روش انتشار ديسكي و طبق دستورات كميته بين المللي استاندارد هاي باليني آزمايشگاهي
(National committee for clinical laboratory standards, NCCLS) مورد ارزيابي حساسيتهاي آنتي بيوتيكي قرار گرفتند.
يافته ها: از نوزادان مورد مطالعه 7/69درصد پسر و بقيه دختربودند . از اين نوزادان38 درصد حاصل زايمان طبيعي و بقيه سزارين بودند. عوامل خطر دخيل به ترتيب فراواني عبارت بودند از نارس بودن، وزن زير 5/1 كيلوگرم و بيماري غشاء هيالين. ميانگين سن نوزادان 48/1 53/10 روز و متوسط طول درمان 9 روز بود. 63 درصد از نوزادان به عفونت زودرس و 37 درصد به عفونت ديررس مبتلا بودند. بيشترين درصد مرگ و مير (45 درصد) مربوط به نوزادان با وزن زير 5/1 كيلوگرم بود. استافيلوكوك كوآگولاز منفي (5/34 درصد) و كلبسيلا پنومونيه (2/17 درصد) بيشترين باكتريهاي ايزوله شده را به خود اختصاص مي دادند. باكتريهاي گرم مثبت جداسازي شده بيشترين مقاومت را نسبت به كلوكساسيلين (5/65 درصد) و سويه هاي گرم منفي نسبت به سفالوتين (94 درصد) نشان دادند. بيشترين حساسيت باكتريهاي گرم مثبت به وانكومايسين(96 درصد) و سويه هاي گرم منفي به سيپروفلوكساسين
(95 درصد) بود.
نتيجه گيري: شيوع عفونتهاي زودرس و ديررس در نوزادان پسر بيشتر از دختران و در نوزادان با زايمان سزارين بيشتر از متولدين با زايمان طبيعي بود. با توجه به اينكه مهمترين عامل خطر نارس بودن نوزاد (سن حاملگي كمتر از 37 هفته) شناخته شد، لذا جهت پيشگيري از عفونتهاي نوزادان پيشنهاد مي شود كه اولاً با افزايش مراقبتهاي هنگام بارداري مانع از زايمان زود هنگام شده و ثانياً با رعايت اصول بهداشتي در محيط بيمارستان از بروز عفونتهاي ديررس جلوگيري شود. شيوع بالاي مقاومت دارويي در سويه هاي ايزوله شده از دلايل عمده عدم موفقيت درمان آنتي بيوتيكي در موارد منجر به مرگ و مير مي باشد.