چکیده
زمينه و اهداف: تشخيص دررفتگي تكاملي هيپ Developmental dysplasis of the hip, DDH ) ) در بدو تولد حائز اهميت فراوان است شيوع DDH 5/1-1 در هر هزار تولد زنده و در دخترها شايع تر از پسرهاست. تشخيص DDH در دوره نوزادي و قبل از دو ماهگي بيشترين موفقيت در درمان را به همراه داشته و از عوارض ايجاد شده پيشگيري مي كند. انجام معاينات باليني در بدو تولد اولين قدم در تشخيص ناپايداري هيپ مي باشد. از آنجائيكه عاملين زايمان و مراقبين نوزاد اولين كساني هستند كه در تماس مستقيم با نوزادان تازه متولد شده ميباشند لذا پژوهشگران بر آن شدند تا نقش معاينات باليني و عوامل خطر ساز را در تشخيص DDH مورد مطالعه قرار دهند.
روش بررسي: مطالعه حاضر به روش توصيفي تحليلي و گذشته نگر در مركز آموزشي درماني الزهرا در شهر تبريز انجام گرفت. پرونده 12494 نوزاد زنده متولد شده در طي سالهاي 82-80 مورد مطالعه قرار گرفت و نوزاداني كه داراي حداقل يك علامت باليني غير طبيعي به نفع DDH بودند به عنوان نمونه هاي مورد پژوهش انتخاب گرديدند. اطلاعات گردآوري شده با استفاده از برنامه SPSS/11 و با كمك آزمون آماري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: شيوع علامت باليني مثبت به نفع DDH 8/2 در هر 1000 تولد زنده و بيشترين علامت باليني مشاهده شده محدوديت آبداكسيون مفصل هيپ بود ( 9/52% ). از ميان نوزاداني كه داراي علائم باليني غير طبيعي بودند حدود 47% مبتلا بهDDH شده بودند كه با سونوگرافي تشخيصي تأييد شدند. بنابراين شيوع DDH36/1 در هر 1000 تولد زنده بدست آمد. اكثر نوزادان مبتلا به DDH، حداقل داراي يك عامل خطر بودند( 6/70 %). بيشترين عامل خطر مشاهده شده پرزانتاسيون بريچ و اليگوهيدرامنيوس بود. نتايج پژوهش نشان داد كه بين عوامل خطر و شيوع DDH ارتباط معني دار آماري وجود دارد.
نتيجه گيري: طبق اين مطالعه مشخص شد كه بيشترين خطر DDH براي نوزادان، در مواردي است كه يافته هاي باليني مثبت با عوامل خطر ساز همراه باشند.