چکیده
زمينه و اهداف: مطالعات بين وجود خصومت و برخي بيماري هاي عمده رابطه نشان داده اند. با اين وجود، باور بر اين است كه پرسشنامه هاي معمول قادر به ارزيابي خصومت خالص نمي باشند. پرسشنامه نگرش خصمانه ابزار جديدي است كه ادعا مي شود مناسب ارزيابي خصومت خالص مي باشد. هدف از اين مطالعه بررسي پرسشنامه نگرش خصمانه در يك نمونه از جامعه ايراني ميباشد.
روش بررسي: 150 دانشجوي پزشكي مذكر دانشكده پزشكي تبريز با استفاده از پرسشنامه نگرش خصمانه و بخش خصومت پرسشنامه چند وجهي شخصيت مينه سوتا –2 مورد سوال قرار گرفتند. ثبات داخلي پرسشنامه نگرش خصمانه (آلفاي كرونباخ) و اعتبار ملاكي آن در مقايسه با پرسشنامه دوم و نيز همبستگي بين دو پرسشنامه تعيين شد.
يافته ها: متوسط سني افراد بررسي شده 25/1±29/23 (26-21) سال بود. ثبات داخلي پرسشنامه نگرش خصمانه در حد قابل قبولي نبود (586/0=آلفاي كرونباخ). سوال 14 يك عامل مداخله گر ضعيف در ثبات داخلي پرسشنامه شناخته شد و حذف گرديد. اين پرسشنامه نگرش خصمانه تغييريافته با بخش خصومت پرسشنامه چند وجهي شخصيت مينه سوتا –2 همبستگي نداشت (054/0-=آلفاي كرونباخ، 514/0=P). بر اساس پرسشنامه تغييريافته، 3/15% دانشجويان خصومت ورز شناخته شدند (امتياز پرسشنامه نگرش خصمانه تغيير يافته بيشتر يا مساوي 05/87).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد كه پرسشنامه نگرش خصمانه در دانشجويان مذكر جامعه ايراني به ميزان كافي معتبر نمي باشد؛ ولي نسخه تغيير يافته آن را مي توان با اطمينان جهت تعيين افراد خصومت ورز بكار گرفت.