چکیده
زمينه و اهداف: هرچند ميزان بروز سرطان معده طي دهه هاي اخير در ممالك غربي بطور چشمگيري كاهش يافته است، اين بيماري هنوز يكي از علل اصلي مرگ و مير در كشورهاي در حال توسعه ميباشد. در كشور ما سرطان معده جزو شايع ترين بدخيمي ها بوده و ميزان بروز آن بويژه در منطقه شمالغرب كشور بالاست. هدف از اين مطالعه بررسي روشهاي تشخيصي و درماني بکارگرفته شده در بيماران مراجعه كننده به مراكز پزشكي تبريز با تشخيص سرطان معده ميباشد.
روش بررسي: پرونده هاي 150 بيمار مبتلا به سرطان معده (تائيد شده توسط نمونه پاتولوژي) در يك مطالعه مقطعي آينده نگر بدون مداخله در طي مدت 18 ماه مورد بررسي قرار گرفتند. يافته هاي دموگرافيك (سن، جنس)، علايم و نشانه هاي اوليه، فاكتورهاي مستعدكننده احتمالي و روش هاي تشخيصي بكار گرفته شده (سريوگرافي دستگاه گوارش فوقاني، آندوسكوپي، سي تي اسكن، سونوگرافي) و نوع درمان انتخابي (جراحي، شيمي درماني، راديوتراپي) در بيماران استخراج شدند. طي مدت پيگيري، ميانه بقا و نيز عوارض احتمالي ارزيابي گرديد.
يافته ها: 114 مذكر و 36 مونث با سن متوسط 36/11±41/62 سال وارد مطالعه شدند. ديسفاژي (30%)، کاهش اشتها (28%) و دردهاي مداوم شكمي (7/26%) شايعترين علايم بودند که بطور متوسط 14/3 ماه قبل از مراجعه وجود داشته اند. استعمال سيگار (42%)، علايم و نشانه هاي گوارشي فوقاني قبلي (34%) شايعترين عوامل خطرشناخته شده بودند. آندوسكوپي دستگاه گوارش فوقاني در تمام بيماران انجام شده بود و سپس سي تي اسكن و سونوگرافي بترتيب در 1/87% و 3/37% براي مرحله بندي مورد استفاده قرار گرفته بودند. جراحي، شيمي درماني و راديوتراپي بترتيب در 46%، 3/53% و 7/36% بيماران بكار رفته بود. كاشكسي (72%) شايع ترين عارضه در پيگيري بود. ميانه مدت بقا اين بيماران 66/6 ماه بود که در بيماران با stage IV و نوع منتشر آدنوکارسينوم بطور معني داري کمتر بود.
نتيجه گيري: فراواني و نسبت استفاده از روشهاي تشخيصي و درماني در بيماران مراجعه كننده به مركز ما مطابق با روش هاي توصيه شده در منابع است. با توجه به ماهيت بيماري که تاخير در مراجعه و تحميل بار جدي بر فرد و جامعه را در پي دارد، انجام مطالعات بيشتري جهت تشخيص زودهنگام توصيه مي گردد.