چکیده
زمينه و اهداف: پاراکسوناز سرم يک استراز وابسته به ليپوپروتئين پرچگال است که ميتواند از تشکيل ليپوپروتئين کم چگال اکسيد شده جلوگيري کند. فعاليت پاراکسوناز سرم در بيماري هاي قلبي-عروقي کاهش مييابد. در مطالعه حاضر، توزيع فنوتيپ هاي پاراکسوناز سرم در بيماران مبتلا به بيماري عروق کرونر تعيين گرديد. همچنين، به علت محدود بودن مطالعات انجام گرفته در مورد ارتباط بين فعاليت هاي پاراکسونازي و آريل استرازي پاراکسوناز1 سرم با ميزان گرفتگي عروق کرونر، اين ارتباط نيز مورد بررسي قرار گرفت.
روش بررسي: 61 بيمار با گرفتگي عروقي کمتر از 50 درصد و 63 بيمار با گرفتگي عروقي بيشتر از 70 درصد در اين مطالعه وارد شدند. فعاليت هاي پاراکسونازي و آريل استرازي به ترتيب با سوبستراي پاراکسون و فنيل استات اندازهگيري گرديدند. فنوتيپهاي پليمورفيسم Q/R192 آنزيم با روش دو سوبسترايي تعيين گرديد.
يافته ها: در بيماران با گرفتگي عروق کرونری کمتر از 50 درصد، به ترتيب 41، 46 و 13 دزصد از بيماران به فنوتيپ هاي Q، QR و R تعلق داشتند. فنوتيپ هاي Q، QR و R در بيماران با گرفتگي عروقي بيشتر از 70 درصد، به ترتيب 48، 41 و 11 درصد بودند. در بيماران با گرفتگي عروقي کمتر از 50 درصد فعاليت هاي پاراکسونازي و آريل استرازي نسبت به بيماران با گرفتگي عروقي بيشتر از 70 درصد به طور معني داري بالاتر بود ( به ترتيب برابر با 02/0 = P و 04/0 = P). همچنين ميزان ليپوپروتئين با چگالي بالا در بيماران با گرفتگي عروقي کمتر از 50 درصد در مقايسه با بيماران با گرفتگي عروقي بيشتر از 70 درصد افزايش معني داري داشت (025/0=P).
نتيجه گيري: در مطالعه حاضر، توزيع فنوتيپ هاي پاراکسوناز1 سرم در بيماران مبتلا به بيماري هاي قلبي-عروقي با ميزان گرفتگي عروقي متفاوت مشخص گرديد. همچنين، با توجه به کاهش معني دار فعاليت هاي پاراكسونازي و آريل استرازي پاراکسوناز1 سرم و ميزان ليپوپروتئين با چگالي بالا با افزايش ميزان گرفتگي عروقي، اين مطالعه مي تواند به عنوان شاهدي مطرح شود در راستاي نقش مهم اين آنزيم در آترواسكلروز.