چکیده
زمينه و اهداف: يکي از فرضيههاي رايج در مورد اسكيزوفرني، اختلال عملکرد لوب فرونتال، بويژه نواحي پرهفرونتال، است. در راستاي اين فرضيه نقصي در اليگودندروسيتهاي کرتکس پرهفرونتال مبتلايان به اسکيزوفرني گزارش شدهاست. مطالعات اِلکترواَنسفالوگرافيک کمي
(Q-EEG) نشان دادهاند که در اين بيماران در امواج بتا افزايش و کاهش در فعاليت امواج دلتا و تتا و فقدان فعاليت آلفا وجود دارد. هدف اين پژوهش مقايسه فعاليت امواج بتاي نواحي فرونتال بيماران اسکيزوفرنيک داراي علايم منفي، مثبت و يک گروه نرمال بود.
روش بررسي: 30 نفر بيمار داراي تشخيص اسکيزوفرني (براساس ملاکهاي تشخيصي DSM-VI-TR)، و 30 نفر افراد سالم انتخاب شدند. مقياس سنجش علايم منفي (SANS) و مقياس سنجش علايم مثبت (SAPS) برروي گروه بيمار اجرا و از کل اين نمونه پژوهشي 14 نفر داراي علايم منفي و 16 نفر داراي علايم مثبت بودند. دادههاي Q-EEG بهدست آمده از 8 ناحيه فرونتال گروههاي نمونه با استفاده از تحليل واريانس چندمتغيره (MANOVA) مورد تجزيه و تحليل قرارگرفتند.
يافتهها: نتايج نشان دادند که در امواج بتاي چهار ناحيه از فرونتال (Fz, Fp2, Fpz, Fp1) در بين سه گروه سالم، اسکيزوفرنيك داراي علايم مثبت و منفي تفاوت معنيداري وجود دارد. فعاليت امواج بتا، بطور كلي، در گروه بيمار بيشتر از گروه سالم بود و نيز در گروه بيماران داراي علايم مثبت فعاليت امواج بتا بيشتر از گروه داراي علايم منفي بود.
نتيجهگيري: اين يافتهها نشان ميدهند که امواج بتاي ثبت شده در نواحي فرونتال بيماران اسکيزوفرنيك، بهعلاوه ناحيه مرزي فرونتال، بهطور معنيداري از امواج بتاي ثبت شده از نواحي مشابه نمونه سالم افزايش نشان ميدهند.