چکیده
زمينه و اهداف: تحليل لثه مي تواند مشکلات متعددي از قبيل افزايش حساسيت دنداني، به مخاطره افتادن زيبايي، پوسيدگي سطح ريشه و مشکلات کنترل پلاک را به همراه داشته باشد که درمان هر يک نيازمند صرف وقت و هزينه از طرف بيمار مي باشد. با توجه به اهميت تحليل لثه اين مطالعه جهت ارزيابي ميزان شيوع و شدت اين مشكل باليني در دندانهاي قدامي و پرمولر انجام گرفت.
روش بررسي: اين مطالعه روي 246 بيمار با گروه سني 10 تا 70 سال مراجعه كننده به دانشكده دندان پزشكي تبريز انجام و تمام اندازه گيري هاي مربوط به تحليل لثه اعم از عمق و عرض تحليل به وسيله پروب پريودنتال و تحت نور كافي صورت گرفت. علاوه بر اين نوع تحليل لثه نيز بر اساس طبقه بندي ميلر بررسي گرديد. ضمناُُ جهت توافق اّماري داده ها برخي از مقادير دو باراندازه گيري و تجزيه و تحليل آماري با تستهاي آماري kappa،chi square و t-test انجام گرفت.
يافته ها: نتايج بيانگر اين مساله بود كه 9/45% افراد داراي تحليل لثه بودند و تحليل لثه از محدوده سني 30-10 سال (3/22%) تا محدوده سني 70- 50 سال افزايش يافته (100%) و شيوع تحليل لثه در مردان به طور اّشكار بيشتر از زنان بود(05/0 P<). شايعترين نواحي داراي تحليل به ترتيب در سطح لينگوال لترال راست پايين (4/37%)، لترال چپ پايين(37%) و سطوح باكال سانترال چپ پايين (7/20%) و سانترال راست پايين(3/20%) قرار داشته و كلاس يك ميلر شايعترين نوع تحليل لثه مورد مشاهده بود.
نتيجه گيري: با توجه به شيوع بالاي اين مشكل باليني لزوم ارايه برنامه هاي اّموزشي و انجام تحقيقات بيشتر از نوع تحليلي و تجربي لازم به نظر مي رسد.