مقايسه تاثيرالقاي بيهوشي عمومي باتيو پنتال سديم يا پروپوفول و آنستزي اسپاينال بر آپگار نوزاد در عمل سزارين

چکیده

زمينه و اهداف: بي‌حسي رژيونال (اسپاينال و اپيدورال) روش انتخابي براي جراحي سزارين است و اغلب در جراحي سزارين الکتيو بکار مي‌رود. در وضعيت اورژانس بي هوشي عمومي ترجيح داده مي‌شود. هدف اين مطالعه، مقايسه بين بيهوشي عمومي با تيوپنتال سديم يا پروپوفول و بي‌حسي اسپاينال بر نمره آپگار نوزادان متولد شده با عمل سزارين مي‌باشد. روش بررسي: در يک مطالعه آينده نگر، 75 بيمار حامله ترم کانديد جراحي سزارين، بطورتصادفي به سه گروه 25 نفره تقسيم شدند. گروه اول، تحت بي‌حسي اسپاينال با ليدوکائين 5% قرارگرفتند، گروه دوم بي‌هوشي عمومي با پروپوفول (‌mg/kg2) و گروه سوم بي‌هوشي عمومي با تيوپنتال سديم (mg/kg5) دريافت کردند. نمره آپگار نوزادان ارزيابي شد و در هرگروه در دقايق 1‌، 5‌، 10 و 15 پس از تولد ثبت گرديد. داده‌ها با نرم افزار 13 -SPSS و بوسيله آزمون ANOVA مورد آناليز قرار گرفت. يافته‌ها: ميانگين آپگار نوزادي در دقيقه اول تولد درگروههاي مختلف به ترتيب زيربود: پروپوفول 31/1±04/9، تيوپنتال سديم 41/1±80/8 آنستزي اسپاينال 93/0 ± 12/9 (636/0(p=. نتيجه اندازه‌گيريهاي نمره آپگار در هرگروه، در پنجمين دقيقه پس از تولد به ترتيب زيراست‌: تيوپنتال سديم 68/0± 72/ 9، پروپوفول 77/0±44/9 آنستزي اسپاينال 56/0± 68/9 (289/0(p=. نتايج اندازه‌گيريهاي مشابه در دقايق 10و15 به اين ترتيب است: تيوپنتال سديم 65/0± 80/ 9، با پروپوفول10 و آنستزي اسپاينال 20/0± 96/9 (166/0(p=، تيوپنتال سديم 28/0± 92/ 9، پروپوفول 10 و آنستزي اسپاينال 10 (132/0(p=. نتيجه گيري: بيهوشي عمومي با تيوپنتال سديم يا پروپوفول و آنستزي اسپاينال تاثير معني‌داري برآپگار نوزاد ندارند.