چکیده
زمينه واهداف: آگاهي از اصول تغذيه سالم و بكارگيري آن از سوي زنان كه اغلب نقش مديريت تغذيهاي خانوادهها را نيز بر عهده دارند بر روي سلامت ساير افراد خانواده تاثير مستقيمي دارد. اين مطالعه با هدف تعيين آگاهي، نگرش و عملكرد تغذيهاي زنان شاغل دانشگاه علوم پزشكي تبريز و مداخله جهت اصلاح اين متغيرها انجام گرفت.
روش بررسي: اين پژوهش مداخلهاي بر روي 447 نفر از زنان شاغل در دانشگاه علوم پزشكي تبريز انجام گرفت. ابتدا آگاهي، نگرش و عملكرد تغذيه اي نمونه ها با استفاده از پرسشنامه تعيين گرديد. سپس مداخله آموزشي جهت دادن آگاهي درباره روشهاي تغذيه صحيح به صورت يك جلسه سخنراني (حدوداً دو ساعت) و ارائه يك كتابچه آموزشي انجام گرفت. 2 ماه بعد از آن ارزشيابي تاثير مداخله بوسيله پرسشنامه انجام گرفت. براي آناليز دادهها از روشهاي آماري آزمون مک نمار ، آزمون ككران براي متغير هاي كيفي و tي زوج براي متغيرهاي كمي استفاده گرديد.
يافته ها: قبل از انجام مداخله آموزشي، سطح آگاهي تغذيهاي خوب، متوسط و ضعيف به ترتيب 7/82 %، 5/16% و 8/0% بود و پس از انجام مداخله آموزشي، اين درصدها به ترتيب به 89%، 5/ 10% و 5/0% تغيير يافت. اختلاف موجود معني دار نبود. قبل از انجام مداخله آموزشي، سطح نگرش تغذيهاي خوب، متوسط و ضعيف به ترتيب 29%، 19/62 % و95/8% و پس از مداخله به ترتيب به 6/33%، 3/59% و 1/7% تغيير يافت. اين تغيير قابل توجه نبود. قبل از انجام مداخله آموزشي، سطح عملكرد تغذيهاي خوب، متوسط و ضعيف به ترتيب 2/17% ، 06/25% و 72/57% بود و پس از آن به ترتيب به 21/15% ، 33/33% و 46/51% تغيير يافت. که تغيير معني دار در عملكرد تغذيهاي مشاهده نشد.
نتيجه گيري: نتايج حاصله نشان داد که با وجود بالا بودن سطح آگاهي تغذيهاي اين افراد، عملكرد آنها در حد ضعيفي بوده، و ارائه آموزش به صورت سخنراني و ارائه كتابچه براي تغيير عملكرد افراد كفايت نميكند. بنابراين، استفاده از آموزشهاي طولانيتر و شيوههاي ديگر آموزش براساس تحصيلات و شغل پرسنل مورد آموزش ممكن است نتيجه مطلوبتري داشته باشد.