چکیده
زمينه و اهداف: كاهش شاخص گليسمي (Glycemic Index, GI) و بار گليسمي (Glycemic Load, GL) رژيم غذايي به عنوان يكي از اهداف درماني به منظور كنترل گليسمي و هيپرانسولينمي بعد از غذا، خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي- عروقي در بيماران ديابتي نوعII را كاهش مي دهد. بر همين اساس مطالعه حاضر با هدف تعيين ارتباط احتمالي بين شاخص گليسمي و بار گليسمي و عوامل خطر بيماريهاي قلبي- عروقي در بيماران ديابتي نوع II در شهر تبريز طراحي گرديد.
روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي- تحليلي، 65 بيمار (20 مرد و 45 زن) مبتلا به ديابت نوع II كه به كلينيك غدد و متابوليسم بيمارستان سينا تبريز مراجعه مي نمودند شركت نمودند. قد و وزن اندازه گيري و نمايه توده بدن برآورد شد. نمونه خون وريدي در حالت ناشتا براي اندازه گيري غلظت گلوكز، الگوي ليپيدي و انسولين گرفته و فشارخون سيستوليك و دياستوليك اندازه گيري شد. وضعيت دريافت غذايي افراد با روش سه روزه 24 ساعت يادآمد غذايي تعيين و شاخص گليسمي و بار گليسمي رژيمي محاسبه گرديد.
يافته ها: ميانگين شاخص گليسمي 5/3±0/59 % و بار گليسمي در اين مطالعه g 6/79±5/112 بدست آمد. در مطالعه حاضر شاخص گليسمي با غلظت گلوكز سرم (05/0>P، 28/0=r ) و فشارخون سيستوليک (05/0>P ، 26/0=r ) همبستگي مثبت معني دار نشان داد. بعد از تفکيک براساس جنس، شاخص گليسمي با فشارخون سيستوليک(05/0>P ، 29/0=r ) و بار گليسمي با غلظت تري گليسيريد (05/0>P ، 39/0=r ) در زنان ارتباط معني داري داشت.
نتيجه گيري: در اين مطالعه، شاخص گليسمي با غلظت گلوكز سرم و فشارخون سيستوليک همبستگي مثبت داشت. شاخص گليسمي رژيمي با فشارخون سيستوليک و بار گليسمي با غلظت تري گليسيريد در زنان ارتباط معني داري داشتند. لذا كاهش شاخص گليسمي و بار گليسمي رژيمي بمنظور كاهش عوامل خطر بيماريهاي قلبي- عروقي در اين بيماران توصيه مي شود