چکیده
زمينه و اهداف: هيپر ناترمي يکي از اختلالات الکتروليتي خطير در نوزادان است که عمدتاً ناشي از دزهيدراتاسيون( کم آبي بدن ) مي باشد. هيپرناترمي و درمان نامناسب آن مي تواند عواقب وخيمي براي نوزاد داشته باشد.ما بر آن شديم تا در نوزادان بستري شده، ضمن تعيين فراواني نسبي دزهيدراتاسيون و هيپر ناترمي عوامل پيش بيني کننده آنها را نيز شناسايي کنيم.
روش بررسي: در يک مطالعه توصيفي- تحليلي و مقطعي، 300 نوزاد ترم و پره ترم که از ارديبهشت ماه 1385 لغايت شهريور ماه 1386 به دلايل غيرجراحي در بخش نوزادان بيمارستان کودکان تبريز بستري و اطلاعات لازم از پرونده آنها استخراج شده ، وارد مطالعه شدند. نوزادان به دو گروه، "با و بدون هيپرناترمي" طبقه بندي شده و ميزان فراواني نسبي ساير عوامل از قبيل: دزهيدراتاسيون (کاهش وزن بيش از 10% نسبت به وزن تولد)"، هيپرگليسمي، هيپرکلسمي، تب،تاکيکاردي و ... بين دو گروه با استفاده از آزمونهاي مجذور کاي و Independent Samples T-test مقايسه گرديد.
يافته ها: در اين مطالعه 300 نوزاد 34% دختر و 66% پسر بررسي گرديدند. متوسط سن نوزادان 16/6± 39/5 روز بود .فراواني نسبي هيپرناترمي (9%) بود .در گروه هيپرناترميک فراواني زايمان طبيعي (009/0= P)، ترم بودن نوزاد (001/0= P)، وزن هنگام تولد (031/0= P)، در صد کاهش وزن نوزاد نسبت به زمان تولد (003/0= P)، دماي بدن نوزاد هنگام مراجعه (007/0= P)، سطح بيليروبين کل (031/0= P)، به طور معني داري بيشتر از گروه بدون هيپرناترمي بود. فرواني نسبي دزهيدراتاسيون در بيماران (3%) تعيين شد. که در بين آنها 4/44% دچار هيپرناترمي بودند. متوسط سني نوزادان در گروه دزهيدراته (3/9±10 روز) بود.
نتيجه گيري: ابتلا به هيپر ناترمي در نوزادان مبتلا به دزهيدراتاسيون بالا است و تب، تاکي کاردي و کاهش وزن بيش از 10% عمده علائم همراه با هيپرناترمي در نوزادان هستند لذا اندازه گيري سطح سديم براي درمان صحيح کم آبي و هيپرناترمي در نوزادان مراجعه کننده با علائم فوق ضروري است. روش غربالگري مناسب جهت يافتن موارد کم آبي هيپرناترميک، توزين منظم نوزاد خصوصاً در2 هفته اول زندگي مي باشد.